درباره کسی گویند که عزم کاری کند ولی به اتمام نرساند، اصلش چنان است که گویند: زنی پی کاری میرفت در این بین حیض بروی عارض شد و بدون انجام کار برگشت. (از المرصع)
درباره کسی گویند که عزم کاری کند ولی به اتمام نرساند، اصلش چنان است که گویند: زنی پی کاری میرفت در این بین حیض بروی عارض شد و بدون انجام کار برگشت. (از المرصع)
درکارتر. مشغول تر. شغل عنه بکذا (بصیغۀ مجهول) ،یعنی از آن بدین سرگرم شد و گویند: ما اشغله (بصیغۀ تعجب) و این شاذ است زیرا از مجهول صیغۀ تعجب بنانمیشود زیرا بصیغۀ اسم مفعول است و تعجب از فعل فاعل است. همچنین صفت تفضیل هم مانند تعجب است در کلیۀ احکام و بنابراین ’هو اشغل من ذات النحیین’ که از امثال سایره است شاذ است. (از قطر المحیط). و هم در مثل: اشغل من مرضع بهم ثمانین نیز آمده است. رجوع به احمق راعی ضأن ثمانین در مجمع الامثال میدانی شود
درکارتر. مشغول تر. شُغِل َ عنه بکذا (بصیغۀ مجهول) ،یعنی از آن بدین سرگرم شد و گویند: ما اشغله (بصیغۀ تعجب) و این شاذ است زیرا از مجهول صیغۀ تعجب بنانمیشود زیرا بصیغۀ اسم مفعول است و تعجب از فعل فاعل است. همچنین صفت تفضیل هم مانند تعجب است در کلیۀ احکام و بنابراین ’هو اشغل من ذات النحیین’ که از امثال سایره است شاذ است. (از قطر المحیط). و هم در مثل: اشغل من مرضع بهم ثمانین نیز آمده است. رجوع به احمق راعی ضأن ثمانین در مجمع الامثال میدانی شود
سلمی دختر مالک بن حذیفه بن بدر از زنان مشهور عرب و از مخالفان اسلام بود و در زمان ابوبکر خلیفۀ دوم در جنگی که با خالد بن ولید کرد کشته شد. (سال یازدهم هجری). و رجوع به اعلام زرکلی چ 1، ج 1 ص 378 شود
سلمی دختر مالک بن حذیفه بن بدر از زنان مشهور عرب و از مخالفان اسلام بود و در زمان ابوبکر خلیفۀ دوم در جنگی که با خالد بن ولید کرد کشته شد. (سال یازدهم هجری). و رجوع به اعلام زرکلی چ 1، ج 1 ص 378 شود